خیلی وقته جز دلتنگی نوای از دلم نمیرسه
خیلی وقته خنده ای رو لبانم ندیدم
خیلی وقته شکسته ام اما به زور نفس ایستادم
خیلی وقته تنهام و بی پناه میرم
خیلی وقتی ترنم باران دیگه واسه من عاشقانه نیست
خیلی وقته دیگه من نیستم اما کسی نفهمید
خیلی وقته رفتم بی صدا بی انکه کسی یادم کند
خیلی وقته شکسته جانم را با وصله های رنگی نگه داشتم
خیلی وقته که من مرده ام اما به زور هیچ زنده ام
خیلی وقته که دیگه منه من مرده و تنها پیکره ای الوده به جاست
خیلی وقته که منه من رفته
خیلی وقته که شکستم اما هیچ کس نفهید
خیلی وقته تلخندهام وصله شدن روی لبم اما کسی نفهید
خیلی وقته...

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: