یاور
♥|عاشق کشون|♥
پآت وایسادم نفس!

ناجی عاطفه ی من

شعرم از تو جون گرفته


رگ خشک بودن من،از تن تو خون گرفته

اگه مدیون تو باشم،اگه از تو باشه جونم

قدر اون لحظه نداره

که منو دادی نشونم


اگه مدیون تو باشم،اگه از تو باشه جونم

قدر اون لحظه نداره

که منو دادی نشونم

***

وقتی شب شب سفر بود،توی کوچه های وحشت

وقتی هر سایه کسی بود،واسه بردنم به ظلمت


وقتی هر ثانیه ی شب

تپش هراس من بود


وقتی زخم خنجر دوست

بهترین لباس من بود


تو با دست مهربونی،بتنم مرهم کشیدی

برام از روشنی گفتی،پرده شبو دریدی


یاور همیشه مومن

تو برو سفر سلامت


غم من نخور که دوری

برای من شده عادت

***
ای طلوع اولین دوست

ای رفیق آخر من


بسلامت سفرت خوش

ای یگانه یاور من


مقصدت هرجا که باشه،هر جای دنیا که باشی

اونور مرز شقایق

پشت لحظه ها که باشی


خاطرت باشه که قلبت

سپر بلای من بود

تنها دست تو رفیق،دست بی ریای من بود


یاور همیشه مومن

تو برو سفر سلامت


غم من نخور که دوری

برای من شده عادت

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


+ تاریخ دو شنبه 18 / 6 / 1391برچسب:, | ساعت14:53 | نویسنده ندآ
|