♥|عاشق کشون|♥
پآت وایسادم نفس!

زن عشق می کاردوکینه درومی کند...

دیه اش نصف دیه ی توست ومجازات زناییش باتوبرابر...

می تواندتنهایک همسرداشته باشدوتومختاربه داشتن چهارهمسر هستی...

برای ازدواجش درهرسنی اجازه ی ولی لازم است وتوهرزمان که بخواهی،به لطف قانون گذار،می توانی ازدواج کنی...

درمبحسی به نام بکارت زندانی ست وتو...

اوکتک می خوردوتومحاکمه نمی شوی...

اومی زایدوتوبرای فرزندش نام انتخاب می کنی...

اودردمی کشدوتونگرانی که کودک دخترنباشد...

اوبی خوابی می کشدوتوخواب حوریان بهشتی می بینی...

اومادرمی شودوهمه جامی پرسند:نام پدر؟

وهرروزاومتولدمی شود،عاشق می شود،مادرمی شود،پیرمی شود،ومی میرد

وقرن هاست که اوعشق می کارد وکینه درومی کند...

چراکه درچین وشیارهای صورت مردش به جای گذاشت،زمان جوانی بربادرفته اش رامی بیندودرقدم های لرزان مردش،گام های شتاب زده ی جوانی برای رفتن وودردهای منقطع قلب مرد،سینه ای رابه یادمی آوردکه تهی ازدل بوده وپیری مرد رفتن وفقط رفتن رادردل او زنده می کند...

واین هاهمه کینه است که کاشته می شوددرقلب مالامال ازدردواین.... رنج است!

"دکترعلی شریعتی"



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


+ تاریخ چهار شنبه 12 / 4 / 1391برچسب:, | ساعت11:41 | نویسنده ندآ
|